بایگانی دسته: تبلیغات آنلاین

فرایند گیمیفیکیشن در استارت‌آپ‌ها – گفتگو با علیرضا رنجبرشورابی

  • ممنون میشم کمی از سابقه کاری خودتون برای دوستان توضیح بدید:

از حدود سال ۸۸ بر اساس علاقه مندی به کاربرد قابلیتهای گیم دیزاین در کار و کسب های غیر بازی، شروع به مطالعه کردم. این مطالعه طی دو سال  و تجربه پیاده سازی در بازی ها و استارت آپی که داشتم باعث شد تا کم کم با سایر استارت آپ ها و پس از آن با سازمان ها و نهادهای مالی وارد قرارداد و انجام پروژه شدم. همزمان اقدام به یادگیری تمامی مسایل مرتبط با آن نمودم که منجر به مطالعه در زمینه علوم انسانی، اقتصاد رفتاری و … شد. در این مدت در حوزه های آموزش، سلامت، شبکه اجتماعی، پرداخت و فینتک و … همکاری داشته ام. شرکت فناپ، بانک سامان، خدمات پرداخت ایرانکیش، بانک آینده، شرکت توسن؛ برخی از مجموعه هایی هستند که با آنها  همکاری داشته یا دارم.

  • بهترین پروژه ای که داشتید کدام پروژه بود و چرا؟

پروژه های گیمیفیکیشن به جهت حجم انگیجمنت بالایی که از دیزاینر و تیم طراحی طلب میکنند خیلی زود در جایگاه فرزندی (دست کم برای طراح اصلی) قرار می‌گیرند و همین مساله انتخاب را سخت می کند. ولی تجربه های همکاری با تیم ماناپی در فناپ و تیم همسا از سامان و پروژه مرتبط با ایدز سازمان ملل متفاوت و شاخص بودند.

  • چرا شرکتها کمتر به سراغ برنامه ریزی اصولی برای گیمیفیکیشن میروند؟

دیزاین اصولی یک راهکار گیمیفیکیشن و پیاده سازی و تست آن فرآیندی به نسبت زمان بر است. بطور طبیعی در ساختار فعلی اجتماعی و اقتصادی  کشور ما که همه به دنبال نتایج و سود سریع هستند تحمل پروسه های نیم تا یکساله را ندارند و به همین جهت از روشهای سریع که اغلب در بلند مدت نتایج نامناسبی به بار می آورند استفاده می کنند و این تصور به وجود می آید که کارایی گیمیفیکیشن مناسب نبوده است. متاسفانه عدم کفایت دانش برخی از طراحان نیز مزید علت می شود.

  • ممنون میشم روشهای برنامه ریزی و موفقیت در گیمیفیکیشن را شرح دهید.

یکی از نکات مهم، انجام پروسه به صورت تیمی است. صبر و تست های فراوان هم از اهمیت بالایی برخوردار هستند. زمان انجام و پیاده سازی طراحی هم اهمیت بالایی دارد که به سن و وضعیت کار و کسبی که قصد استفاده از گیمیفیکیشن را دارد مرتبط است. نکته مهم یکتا بودن هر پروژه است که نیازمند دقت و تجربه بالایی است. بیشترین خطری که دیزاین موفق گیمیفیکیشن را تهدید می کند، سهل و ممتنع بودن است که اغلب افراد با مطالعه چند مقاله و کتاب به این نتیجه می رسند که میتوانند یک فرآیند گیمیفیکیشن طراحی کنند. متاسفانه هیچ منبع آموزشی مناسبی برای طراحی کامل وجود ندارد و همین باعث دشواری دو چندان کار می شود.

  • چه ابزاری و یا پلتفرمهایی را برای شاخه های مختلف گیمیفیکیشن توصیه میکنید؟

چند دسته ابزار در این زمینه مورد استفاده است:

ابزارهای شبیه سازی (گیم پلی) : این دسته از ابزارها برای شبیه سازی گیم پلی پیش از پیاده سازی استفاده می شوند تا نیاز کمتری در مراحل اولیه به تست و تغییرات باشد و از طرفی هم دیزاینر بتواند طرحهای مختلف را تست نموده و گزینه بهتر را انتخاب نماید. کمک اصلی این دسته از ابزارها در بالانس کردن طراحی است.

ابزارهای اجرا (پلتفرمهای گیمیفیکیشن) : پیاده سازی نرم افزاری راهکارهای گیمیفیکیشن دشوار است. به همین جهت ساختارهای ابری وجود دارند که با استفاده از آنها در وب یا موبایل بخش مهمی از اجرای راهکار با سرعت و اطمینان قابل توجهی به نتیجه می رسد. این ابزارها تحت عنوان پلتفرمهای گیمیفیکیشن در دنیا شناخته می شوند و در دسته بندی ها و کاربردهای گوناگون وجود دارند.

  • کدام ابزار ایرانی را میتوان همسطح تولزها و پلتفرمهای خارجی معرفی کرد؟

در حال حاضر سیستمی شبیه به پلتفرمهای گیمیفیکیشن بین المللی در کشور با نام وصل اپ راه اندازی شده که در مرحله تست نسخه بتا می باشد. بدیهی است با توجه به تحریم های موجود و شرایط برخی از پلتفرمها که امکان استفاده برای کاربران داخل را مشکل می نماید، این گزینه داخلی می تواند راهگشا باشد.

  • چه منابعی برای مطالعه در این زمینه بصورت تخصصی پیشنهاد میکنید؟

روش پیشنهادی من مطالعه اولیه کتاب Actionable Gamification است. پس از مطالعه اولیه فرد علاقه مند می‌تواند برای بار دوم اقدام به مطالعه کتاب نماید با این تفاوت که همراه با پیشرفت در کتاب، مراجع ذکر شده در کتاب را نیز مطالعه کند.

  • کدام پروژه و شرکت ایرانی به عنوان الگو در این بخش معرفی میکنید؟

به خاطر احتمال جهت گیری در پاسخ، از این سوال عبور میکنم.

  • پیش بینی شما از رشد صنعت مارکتینگ و تبلیغات آنلاین در سال ۹۸ چیست؟

با توجه به شرایط اقتصادی نیاز هر چه بیشتری متوجه این صنعت است که امیدوارم در مسیر درست منجر به بالندگی هرچه بیشتر آن شود.

 

https://blogad.in

تکنیکهای آنالیز و تبلیغات اپلیکیشن – گفتگو با صادق محسن نیا

, تکنیکهای آنالیز و تبلیغات اپلیکیشن – گفتگو با صادق محسن نیا

ممنون میشوم کمی از سابقه کاری خودتون برای دوستان توضیح بدید:
من صادق محسن نیا هستم، کارشناسی ارشد MBA را در دانشگاه صنعتی شریف خوانده‌ام و در گذشته عمدتاً در حوزه مدیریت تکولوژی و همچنین سیاست‌گذاری فعالیت داشته‌ام. اما دو سه سالی هست که در زمینه فناوری اطلاعات فعالیت می‌کنم و در دو سال گذشته به صورت مشخص در حوزه تبلیغات دیجیتال مشغول بوده‌ام و هم اکنون مدیرعامل متریکس هستم که اولین پلتفرم آنالیز موبایل مارکتینگ در ایران هست.

· ایده‌ی متریکس از کجا آمد؟ چه کمبودی در حوزه تکنولوژی حس شد که به متریکس ختم شد؟

تا همین روزها عرصه اپلیکیشن مارکتینگ ایران خدمات خود را از شرکت Adjust دریافت می‌کرد، یعنی شمارش و تحلیل نصب‌ها و کلیک‌ها را شرکت آلمانی ادجاست و برخی از کمپانی‌های اندازه‌گیری موبایل دیگر مانند Branch انجام می داد. ایده متریکس از زمانی قدرت گرفت که هزینه استفاده از سرویس‌های این شرکت‌ها به دلیل افزایش نرخ ارز رو به افزایش بود و زمینه برای رقابت با یک پلتفرم خارجی فراهم شد.

شما فکر می‌کنید آنالیز موبایل مارکتینگ چقدر در کشور شناخته شده است؟
نمی شود گفت آنالیز موبایل مارکتینگ در ایران وجود ندارد یا مغفول مانده است، شاید به اندازه آنالیز وبسایت، متداول نباشد اما نکته این است که بسیاری از کسب‌وکارهای اپلیکیشنی ایران، خودشان را به استفاده صرف از آنالیتیکس محدود می‌کنند، در حالی که وقتی از چند کانال مختلف اقدام به جذب کاربر می‌شود و بابت جذب هر کدام پولی پرداخت می‌شود، آنالیتیکس بدون سرویس اتریبیوشن یا ترکر، کارایی چندانی ندارد. این که بدانید کاربران چه تجربه‌ای درون اپلیکیشن دارند و چه رفتاری از خود نشان می‌دهند مهم است اما مهمتر از آن شناخت منبعی است که منجر به جذب هر کدام این کاربران به اپلیکیشن شده است.

در مورد فایده استفاده از سرویس اتریبیوشن در کنار سرویس آنالیتیکس بیشتر توضیح دهید.
اتریبیوشن و آنالیتیکس باید در کنار یکدیگر گام بردارند تا بهترین و مطلوب‌ترین نتیجه برای کمپین‌های تبلیغاتی حاصل شود. این را از این جهت می‌گویم چون هرکدام محدودیت خودشان را دارند. آنالیتیکس در مورد تجربه کاربری به شما اطلاعات می‌دهد اما چیزی در مورد منبع جذب کاربران و کانال‌های تبلیغی که منجر به جذب همان کاربران شده است نمی‌گوید. این همان چیزی است که با اتریبیوشن جبران می‌شود. وقتی آنالیتیکس را با اتریبیوشن ترکیب کنید می‌توانید در مورد استفاده بهینه از بودجه تبلیغاتی و بالا نگهداشتن میزان بازگشت سرمایه خود مطمئن باشید.

متریکس با چه ابزارهایی به کمک موبایل مارکتینگ آمده است؟
سرویس‌های اصلی متریکس به سه بخش تقسیم می‌شوند، اتریبیوشن، آنالیتیکس و آنتی‌فراد. هرکدام از این سه بخش کار مجزایی می‌کنند اما در کنار هم پلتفرم جامعی تشکیل داده‌اند که ابزارهای خوبی به صاحبان اپلیکیشن و موبایل‌مارکترها برای کنترل و ارزیابی فعالیت‌های تبلیغاتی می‌دهد.

· آیا در حوزه فعالیت خودتان رقیب داخلی یا خارجی دارید؟

سرویس‌های مشابهی در دنیا وجود دارند که سهم خوبی هم از بازار بین‌المللی کسب کرده‌اند، مانند Appsflyer، Tune و adjust. اما از منظر مشتری ایرانی اگر به دنبال انتخاب سرویس اتریبیوشن باشید، گزینه‌های خارجی علاوه بر قیمت بسیار زیادی که دارند، همیشه ریسک خروج از بازار ایران را متوجه کسب و کار شما می‌کنند. در بازار داخل کشور هم یکی دو سرویس مشابه وجود دارد که امیدواریم بتوانیم رقابت خوبی با هم داشته باشیم و در رقابت با هم رشد کنیم و سرویس‌های بهتری به مشتریان بدهیم.

· مزیت رقابتی شما نسبت به رقبایتان چیست؟

یکی از نقاط تمایز متریکس با رقبا، پس‌زمینه و دانشی است که که تیم آن به واسطه فعالیت به عنوان ادنتورک دارد و به نیازها، اکوسیستم و الزامات تبلیغات موبایلی اشراف دارند. بر همین پایه، ترکر متریکس هر روز درحال توسعه است و سعی می‌کند به قابلیت‌ها و سرویس‌های خود اضافه کند. به عنوان نمونه، ما در متریکس نصب‌هایی که حاصل از جستجوی کافه بازار باشد را شمارش می‌کنیم، همچنین نصب‌های حاصل از گوگل‌ادز یا جستجوی ارگانیک گوگل هم توسط متریکس شمارش می‌شود. علاوه ‌بر اینها، در صورتی که تبلیغات تلگرامی منجر به نصب اپلیکیشن شده ‌باشند، متریکس قابلیت رصد هرکدام از این کانال‌های تبلیغی را نیز دارد.

نقطه تمایز جدی دیگر متریکس، توجهی است که از ابتدای مسیر به تقلب‌های موبایلی داشته است. به همین دلیل، علاوه بر توسعه الگوریتم‌های شناسایی و مقابله با انواع تقلب‌های موبایلی در مجموعه متریکس، با همکاری با یک شرکت استرالیایی به نام ترافیک گارد (TrafficGuard) سعی در تقویت سرویس مقابله با تقلب داشته است.

آیا تقلب موبایلی مهم است و دغدغه بزرگی برای بازار محسوب می‌شود؟
بسیار زیاد! میزان هدر رفتن هزینه‌های تبلیغاتی و محقق نشدن هدف بازاریابان به هیچ وجه رقم کمی نیست. این در حالی است که به طور مشخص در کشور ما این مسئله جدی گرفته نشده و علاوه بر هدر دادن بودجه، تحلیل‌های اشتباهی را به تیم مارکتینگ داده و آنها را از مسیر اصلی تحلیل عملکرد محصول خود گمراه می‌کند.

یک نکته مهم دیگر این است که همزمان با رشد صنعت تبلیغات موبایلی، روش‌های انجام تقلب در این تبلیغات نیز مسیر پیشرفت خود را طی می‌کند و ناشران متخلف به شیوه‌های متعدد سعی می‌کنند مسیر اتریبیوشن را به نفع خودشان تغییر دهند.

اگر نکته دیگری دارید بفرمایید.
امیدوارم بازار موبایل مارکتینگ و اپلیکیشن مارکتینگ ایران که در حال حاضر سال‌های ابتدایی رشد خود را طی می‌کند به ‌زودی شاهد پیشرفت‌های قابل توجه و قابل عرضه در سطح بین‌المللی باشد. ما در متریکس تمام تلاشمان را می‌کنیم که نیازهای این بازار را بشناسیم و برای بهبود آنها تلاش کنیم.

blogad.in

چه تفاوتی میان طراحی آگهی‌های آنلاین و آفلاین وجود دارد؟

در کل همه کمپین‌های تبلیغاتی، چه آنلاین و چه آفلاین برای اطلاع‌رسانی و افزایش فروش راه‌اندازی می‌شوند. ولی میان طراحی‌های گرافیکی این دو حوزه تبلیغاتی شباهت و تفاوت‌هایی وجود دارد که در ادامه به این دو می ‌پردازیم:

شباهت: در طراحی‌های مربوط به هر دو روش آنلاین و آفلاین، باید به برندینگ توجه ویژه‌ای شود و تمام آنچه که در کتاب برند آمده‌است، توسط طراح رعایت گردد.

تفاوت‌ها:

۱. کسانی که با هر دو این روش‌های تبلیغات سروکار داشته‌اند، کاملا متوجه هستند که تبلیغات آنلاین امکاناتی در برابر آنها قرار داده تا راحت‌تر دریابند که کدام آگهی روی مخاطبشان تاثیر بیشتری گذاشته، ولی در تبلیغات آفلاین به هیچ وجه نمی‌توان چنین موضوعی را ردیابی کرد.

۲. در تبلیغات آفلاین زیبایی در طراحی حرف اول و آخر را می‌زند، ولی در تبلیغات آنلاین باید دریابیم که کدام تبلیغ برای مخاطب ما جذاب‌تر است و فقط هنگامی به نتیجه می‌رسیم که هزاران تست متوالی انجام دهیم. شاید یک تبلیغ زیبا نتایج تست‌های متوالی ما باشند، شاید هم سادگی برای مخاطبان ما جذابیت بیشتری داشته باشد.

برگرفته از وبلاگ Site Scout

blogad.in/the-difference-between-online-and-offline-design/

اندازه تبلیغات و تاثیر آن بر موفقیت کمپین تبلیغاتی شما

اندازه تبلیغات اینترنتی

شرکت تبلیغاتی ادرول، با توجه به داده‌ها آماری به دست آمده از کاربرانش، تحقیقاتی درباره‌ی میزان و چگونگی تاثیر اندازه و سایز تبلیغات، در بهره‌وری و بهبود عملکرد کمپین تبلیغاتی داشته است؛ و نتایج آن در این مقاله منتشر شده‌اند. در ادامه با بلاگ ادنگاه همراه باشید تا بیش‌تر با این نتایج آشنا شوید.

اندازه‌ی تبلیغات در عملکرد و موفقیت نمایش همهه‌ی کمپین‌های تبلیغات تاثیر شگرفی دارد. طی چند سال گذشته، شرکت ادرول [Adroll] اندازه‌ی تبلیغات مورد توصیه‌ی خود را تغییر داده است؛ تا مجموعه‌ای از امکانات برای عملکرد و بهره‌وری بیش‌تر تبلیغات به خدمت گرفته شوند.

اندازه تبلیغات و تاثیر آن بر موفقیت کمپین تبلیغاتی شما

اما چگونه به این ترکیب دست یافته‌ایم؟ و چرا درحال تغییر است؟

به طور خلاصه، اندازه‌ی تبلیغات بر مخاطبان تاثیر متفاوتی دارد و با توجه به درک ما از آن‌ها، میزان در دسترس بودن و تاثیرگذاری تبلیغات، متفاوت هستند. برای پاسخ دقیق‌تر، داده‌ها را از شبکه‌ی تبلیغاتی‌مان که شامل بیش از ۲۵ هزار آگهی‌دهنده است، انتخاب کرده تا چگونگی عملکرد تبلیغات در اندازه‌ی توصیه شده را بهتر بفهمیم.

نکته‌ای درباره‌ی تنظیم عملکرد خودکار

شرکت ادرول، به آگهی‌دهندگان پیشنهاد می‌کند چند نسخه از هر یک شش اندازه‌ی آگهی توصیه شده را آپلود کنند، زیرا این کار به الگوریتم تعیین مکان آگهی، امکانِ آزمودن و اولویت‌بندی اندازه‌هایی را می‌دهد که بیش‌ترین کلیک و نرخ تبدیل [Click and Conversions] را دریافت می‌کنند.

بنابراین با توجه به یافته‌های ما:

اندازه‌ی بزرگ‌تر تبلیغات توصیه می‌شود زیرا آن‌ها عملکرد بهتری دارند.
اندازه تبلیغات و تاثیر آن بر موفقیت کمپین تبلیغاتی شما
نرخ کلیک [CTR] و نرخی که بازدیدکنندگان پس از کلیک کردن، تبدیل می‌شوند [CTCR]، بر اساس اندازه‌ی تبلیغات، از اندازه‌ی کوچک به بزرگ منظم شده‌اند و در این تصویر قابل مشاهده هستند.

متوسط نرخ کلیک (CTR) دو مورد از جدیدترین اندازه‌های توصیه شده‌ی آگهی (اندازه‌های بیلبورد و نیم‌صفحه) بیش از دو برابر رایج‌ترین اندازه‌ی آگهی، یعنی اندازه‌ی مستطیل متوسط 300*250 پیکسل است.

این آگهی‌های بزرگ‌تر عملکرد بهتری دارند زیرا احتمال دیده شدن و در نتیجه کیلک شدن آن‌ها بیش‌تر است. به علاوه مزیت دیگر این اندازه‌ها این است که می‌توانند در بخش بالا (در نیمه‌ی بالایی و مهم‌تر صفحه نمایش) قرار بگیرند و اغلب در سایت‌های نمایش‌دهندگانی قرار می‌گیرند که مخاطبان‌شان عملکرد بهتری دارند.

همچنین:

آگهی‌های بزرگ‌تر نه تنها کلیک بیش‌تری می‌خورند بلکه احتمالاً بعد از هر کلیک، نرخ تبدیل بهتری نیز دارند.

بالاتر از بیش‌ترین میزان نرخ کلیک (CTR)، آگهی‌های بزرگ‌تر بیش‌ترین نرخ تبدیل کلیک (CTCR) را دارند؛ که نشان‌دهنده‌ی درصد کاربرانی است که بعد از کلیک، تبدیل می‌شوند. (تبدیل/Conversions، به عنوان کاربری تعریف می‌شود که کار مورد نظر ما، مثل ثبت نام برای خبرنامه، ورود به سیستم، یا انجام یک خرید را انجام داده است. هم‌چنین نرخ تبدیل بر اساس میزان کاربرانی تعریف می‌شود که پس از کلیک، عمل مورد نظر ما را انجام می‌دهند.)

این جمله به این معنا است که اندازه‌ی بزرگ‌تر آگهی، نه تنها باعث می‌شود افراد بیش‌تری کلیک کنند، بلکه باعث افزایش نرخ تبدیل کاربران نیز می‌شود.

تبلیغات بزرگ‌تر، هزینه‌های بیش‌تری دارند، اما نرخ بازگشت سرمایه [ROI] آن‌ها نیز بالاتر است.
اندازه تبلیغات و تاثیر آن بر موفقیت کمپین تبلیغاتی شما
هزینه‌های مربوط به شش اندازه‌ی مورد توصیه‌ی شرکت ادرول، از کوچک به بزرگ.

آگهی‌های بزرگ‌تر گران‌تر هستند. هزینه‌ی متوسط هر هزار مشاهده (CPM) آن‌ها معمولا بالاتر از آگهی‌های کوچک‌تر است. یعنی در آگهی‌های بزرگ‌تر، در برابر هر کاربر هزینه‌های بیش‌تری دریافت می‌شود.

اما چون احتمال بیش‌تری وجود دارد که بینندگان این مشاهدات، روی آن‌ها کلیک کرده و تبدیل شوند، هزینه‌ی کلی هر کلیک (CPC) آن‌ها مانند آگهی‌های کوچک‌تر است.

برای این‌که در تمام گوشه‌کنارهای اینترنت، نمایش داده شوید، نیاز است تا اندازه‌ها و سایزهای گوناگون را داشته باشید.
اندازه تبلیغات و تاثیر آن بر موفقیت کمپین تبلیغاتی شما
میزان در دسترس بودن شش اندازه‌ی مورد توصیه‌ی شرکت ادرول، از کوچک به بزرگ.

موجودی تبلیغاتی (Ad inventory)، در واقع میزان و نوع فضای تبلیغاتی است که نمایش‌دهنده، برای ارائه به تبلیغ‌دهنده، در مزایده‌های آنلاین، در اختیار دارد؛ که در کسری از ثانیه و قبل از لود شدن یک صفحه‌ی اینترنتی، آغاز شده و پایان می‌پذیرند. از این بابت، محدودیت‌هایی برای کسب جایگاه‌های تبلیغاتی باکیفیت وجود دارد.

این به این معناست که نمی‌توان تنها با تکیه بر این که آگهی‌های شما در اندازه‌های بزرگ است، اطمینان داشت که آن آگهی، در عرض و طول مورد نظر شما، دیده خواهد شد. چرا که بعضا، فضای مورد تقاضای نمایش‌دهندگان، به میزان مورد درخواست، وجود ندارد.

وب‌سایت بیش‌تر تمایل دارند، موجود تبلیغاتی در اندازه‌های کوچک‌تر داشته و این‌گونه موجودی‌های تبلیغاتی را در اختیار قرار بدهند. به این دلیل که این‌گونه آگهی‌ها، اغلب به راحتی در تمام صفحات اینترنتی قابل ساخته شدن هستند.

این بدان معناست که دارا بودن طیف وسیعی از اندازه‌های محبوب و مشهور آگهی، تضمین می‌کند که شما فرصت بیش‌تری برای نمایش آگهی‌تان خواهید داشت. برای مثال اندازه‌های لیدربرد (Leaderboard)، مستطیل متوسط (Medium Rectangle)، آسمان‌خراش عریض (Wide Skyscraper) و لیدربرد موبایلی (Mobile Leaderboard)، تقریبا هشتاد درصد از تمامی موجودی‌های تبلیغاتی فضای اینترنت را شامل می‌شوند.

شش نوع اندازه‌های توصیه شده برای آگهی‌ها (و چرا ما آن‌ها را توصیه می‌کنیم؟)
اندازه تبلیغات و تاثیر آن بر موفقیت کمپین تبلیغاتی شمابیلبورد [Billboard]
ابعاد: 970×250 پیکسل

CTR در مستطیل متوسط: 105%

CTCR در مستطیل متوسط: 78%

بیلبورد جدیدترین اندازه‌ی توصیه شده برای آگهی‌ها در شرکت ادرول است. به دلیل دارا بودن جایگاه خاص و شرایط نمایش ویژه‌ی آن، این نوع آگهی دارای بالاترین میزان CTCR است.

اندازه تبلیغات و تاثیر آن بر موفقیت کمپین تبلیغاتی شما

نیم صفحه [Half Page]
ابعاد: 600×300 پیکسل

CTR در مستطیل متوسط: 253%

CTCR در مستطیل متوسط: 37%

نیم صفحه نوع دیگری از اندازه بزرگ آگهی در وب‌سایت ناشران بزرگ است. این اندازه علاوه بر کاهش هزینه به ازای هر کلیک، یکی از بالاترین میزان‌های CTR و CTCR را داراست.

اندازه تبلیغات و تاثیر آن بر موفقیت کمپین تبلیغاتی شما

مستطیل متوسط [Medium Rectangle]
ابعاد: 250×300 پیکسل

میزان سهم در فهرست گوگل اد ایکس: 34%

مستطیل متوسط محبوب‌ترین اندازه‌ی آگهی در اینترنت است. اگر فقط می‌خواهید یک اندازه‌ی آگهی را آپلود کنید، این اندازه را انتخاب کنید.(اما ما توصیه نمی‌کنیم که تنها از یک اندازه‌ی بنر در کمپین تبلیغاتی خود استفاده کنید).

اندازه تبلیغات و تاثیر آن بر موفقیت کمپین تبلیغاتی شما
لیدر برد [Leaderboard]
ابعاد: 90×728 پیکسل

میزان سهم در فهرست گوگل اد ایکس: 14.8%

لیدربرد استاندارد، در عرصه‌ی تبلیغات املاک و مستغلات، انتخاب و جایگاه اول را دارد. این آگهی در بالا یعنی در نیمه بالایی صفحه نمایش قرار داده می‌شود. همچنین در موبایل‌ها به خوبی نمایش داده می‌شود.

اندازه تبلیغات و تاثیر آن بر موفقیت کمپین تبلیغاتی شما
آسمان‌خراش عریض [Wide Skyscraper]
ابعاد: 600×160 پیکسل

میزان سهم در فهرست گوگل اد ایکس: 6.9%

ابعاد بلند اسکای‌اسکرپر عریض در حالی‌که کاربران صفحه را به پایین اسکرول می‌کنند نیز، آن را قابل مشاهده کرده و سومین اندازه‌ی پراستفاده در دنیای آگهی‌ها است. همچنین نرخ کلیک به تبدیل بالایی را ایجاد می‌کند.

اندازه تبلیغات و تاثیر آن بر موفقیت کمپین تبلیغاتی شما
لیدربرد موبایلی [Mobile Leaderboard]
ابعاد: 50×320 پیکسل

میزان سهم در فهرست گوگل اد ایکس: 29%

لیدربرد موبایلی، در بین اندازه‌های مخصوص موبایل، پراستفاده‌ترین اندازه است. این اندازه‌ی آگهی کمک می‌کند هنگامی که کاربران در موبایل خود به اطراف حرکت می‌کنند نیز، آگهی شما قابل مشاهده بماند.

مرحله بعدی در اندازه آگهی چیست؟

گرایشات و علایق درباره‌ی اندازه‌های آگهی به صنعت انتشار دیجیتالی بستگی دارد، بنابراین نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم که افزایش اندازه‌ی آگهی در آینده همه‌گیر شود. اگرچه همچنان که ناشران به کیفیت محتوایی که میزبان آن هستند توجه بیش‌تری می‌کنند، به دنبال اندازه و خلق آگهی هستند؛که این افزایش تمرکز بر کیفیت را تکمیل کند. یعنی آگهی خوب در اندازه‌ی بزرگ‌تر و وضعیت برجسته‌تر احتمالا تاثیر بیش‌تری را نشان می‌دهد.

شما در کمپین تبلیغاتی خود از کدام اندازه‌ها، بیش‌ترین و با کیفیت‌ترین بازخورد را گرفته‌اید؟ چگونه این بازخوردها را مورد سنجش قرار داده‌اید و چه فاکتورهایی را در انتخاب اندازه‌ی بنرهای کمپین تبلیغاتی خود مورد نظر قرار می‌دهید؟ با ما و دیگر مخاطبان ادنگاه در میان بگذارید.

منبع: Adroll / ترجمه و ویراست از ادنگاه
adnegah.net/blog/how-ad-size-influences-the-performance-and-reach-of-your-campaign/
blog.adroll.com/best-practices/how-ad-size-influences-the-performance-and-reach-of-your-campaign

پرچم قرمز بالا رفت، ریفرال مارکتینگ ممنوع!

شاید برایتان جالب باشد، ولی این بار می‌خواهیم در مورد این صحبت کنیم که چه وقت نباید برنامه ریفرال مارکتینگ تان را شروع کنید؟ آره، درست خواندید. هیچ تفاوت با قبل نکرده، درست است که تا به الان در مورد مزیت‌های شگفت‌انگیز ریفرال مارکتینگ صحبت کردیم ولی بعضی وقت‌ها بهتر است کاری را شروع نکنیم. چون به محض اینکه کار را شروع کنیم، مشکلات ریز و درشت از همه جا خودشان را نشان می‌دهند و خیلی سریع به این نتیجه میرسیم که باید شکست را بپذیریم. پذیرش شکست خیلی وقت‌ها در کسب و کار‌های کوچک برابر است با اتمام کار.

خب توی این مقاله به سه پارامتری می‌پردازیم که اگر کسب و کار شما آنها را ندارد، بهتر است وارد گود ریفرال مارکتینگ و بازاریابی دهان به دهان نشوید و اول بروید آنها را کسب کنید و بعد به دنبال ساختن برنامه ای ریفرال مارکتینگ باشید.

۱ – وضعیت توصیه کنندگان‌ چطور است؟
در بازاریابی و به خصوص در بازاریابی دهان به دهان برای کسب‌وکار یک پارامتر تحت عنوان امتیاز خالص توصیه کنندگان (Net Promoter Score) تعریف می‌کنیم. با این پارامتر میزان وفاداری مشتریان‌مان را می‌سنجید، به این صورت که از آنها می‌پرسیم که ((چقدر مایل هستند ما را به دوستان و اطرافیانشان معرفی کنند؟ )) و برای پاسخ به این سوال از صفر تا ۱۰ یک عدد را انتخاب کنند. بر اساس جواب‌ها ما سه گروه تشکیل می دهیم:

  • ۱- افرادی که ۹ و ۱۰ را انتخاب می کنند در اصل مشتریان وفادار ما هستند و به آن ها ((توصیه کنندگان)) می‌گوییم.
    ۲- افراد که ۷ و ۸ را انتخاب می کنند، هیچ تفاوت برایشان ندارد و نمی‌توان آنها را در بین قبیله برند مان جای داد، پس کلا به حساب نمی‌آوریم.
    ۳- افرادی که اعداد از ۶ به پایین را انتخاب می کنند در اصل مشتری‌های ناراضی ما هستند و ما آنها را ((منتقدان)) نامگذاری می‌کنیم.

حالا برای به دست آوردن امتیاز خالص توصیه کنندگان (NPS)، باید درصد افرادی که به عنوان منتقد هستند را از درصد افراد توصیه کننده کم کنیم. نتیجه به ما می‌گویید که کسب و کارمان چقدر توانسته قبیله خودش را بسازد. عدد صفر به ما نشان می دهد که خیلی وضع کسب و کار ما خراب نیست و امیدوار کننده است و می توانید شروع کنیم به ساختن برنامه ریفرال مارکتینگ مان.

ولی زمانی ما می‌توانیم خیلی خیلی خوشحال باشیم که نتیجه بالای عدد ۵۰ باشد، در این صورت ما کسب و کارمان را به بهترین شکل ممکن ساخته ایم و می توانیم نشانه هایی هم در مشتری هایمان ببینیم مثل اینکه بدون هیچ مشوقی و ارگانیک در شبکه های اجتماعی، افراد ما را به دوستانشان توصیه می کنند و یا وقتی مشتری ها برای خرید به کسب و کار ما رجوع می کنند، اسم آشناهای دیگری را می دهند که با توصیه آن ها به سمت ما آمده اند و یا حتا بعضی از مشتری‌ها از ما سوال می کنند که برنامه ریفرال داریم تا از مشوق های ما هم استفاده کنند.

در واقع ما خیلی قبل‌تر از اینکه در این سری از مقالات در مورد ریفرال مارکتینگ صحبت کنیم، در مورد مواد لازم بازاریابی دهان به دهان گفتیم که ما یک محصول یا خدمت شگفت انگیز، به همراه پیام به یاد ماندنی نیاز داریم، که مجموع این دوتا یک مشتری راضی را می‌سازد و کم کم قبیله‌ی کسب و کارمان ساخته می شود. این امتیاز خالص توصیه کنندگان هم پارامتر است که به ما نشان میدهد چقدر توانسیتم این دو ماده اولیه را برای کسب و کارمان فراهم کنیم.

۲- تعداد مشتری‌هایتان چقدر است؟

ما قبلا هم به این موضوع بر خوردیم، که قبل از اینکه شما برنامه ریفرال مارکتینگ‌تان را راه بیاندازید بی نهایت به نیروی انسانی وابسته هستید و باید مشتری های اولیه‌ای برای خودتان دست و پا کنید. در دنیای ایده آل شما با ساختن یک مشتری راضی انتظار دارید که مشتری به محض اینکه از در شرکت شما خارج شد، تمام کار زندگی اش را ول کند، موبایل خودش را بردارد و دوست و آشنا را از وجود شما آگاه کند. ولی متاسفانه در دنیای واقعی مردم اینقدر سرشان شلوغ هست و درگیری های روزمره به آن ها فشار می آورد که فرصت برای شما نمی گذارد، یا اصلا گیج می شوند که به کدام یک از آشنایان توصیه شما را باید بکنند. پس باید حتما به تعداد مناسب مشتری راضی داشته باشید که حتا اگر خیلی از مشتری ها شما را فراموش کردن که به دوستانشان توصیه کنند، باز هم برنامه ریفرال شما روی زمین نماند و بتواند به درستی کار کند.

حتما در مقاله بعدی بیشتر در مورد این خواهم گفت که چرا انتظاری که ما از توصیه مشتری های راضی مان داریم، بسیار بسیار بیشتر از واقعیت است.

۳- برنامه بازاریابی آماده است؟
چه بخواهید، چه نخواهید، برنامه ریفرال مارکتینگ بخش از برنامه کلی‌تر بازاریابی شما را تشکیل می‌دهد. شما نمی‌توانید تمام موارد برنامه بازاریابی را کنار بگذارید و تنها با تکیه بر ریفرال مارکتینگ بخواهید کسب‌وکارتان را جلو ببرید. می‌توانیم اینطور بگوییم که اگر برنامه بازاریابی شما کیک است، ریفرال مارکتینگ خامه روی کیک کسب و کارتان است و باعث می شود که خوشمزه تر و زیبا تر به نظر برسد.

دیر یا زود شما باید تصمیم گیری کنید و ارزش ها و اصولی که در برنامه بازاریابی تان چیده اید به شما کمک می کند تا تصمیم گیری درستی انجام دهید. پس قبل از هر کاری باید بشینید و برنامه بازاریابی تان را بچینید و تا زمانی که نمی دانید چطور می خواهید خودتان را به مشتری هایتان بشناسانید، وارد ریفرال مارکتینگ نشوید.

اگر هر کدام از این سه مورد را ندارید، سریع دست به کار شوید، آن ها را بسازید و تا وقتی که از وجود آن ها مطمئن نشده اید، فکر بازاریابی دهان به دهان و مهندسی آن به شکل ریفرال مارکتینگ را از سرتان بیرون کنید. چون شروع برنامه همانا و سقوط هر آنچه از کسب و‌کارتان ساختید همانا.

مقالات مرتبط این سری:

قدرت تبلیغات دهان به دهان تا کجاست؟
چیکار کنیم تا مردم در مورد محصول ما صحبت کنند؟
چطور هرگز فراموش نشوید؟ (بازاریابی دهان‌ به دهان)
چطور اولین مشتریان را پیدا کنیم؟
بازاریابی دهان به دهان به روغن‌کاری نیاز دارد!
چطور یک برنامه ریفرال مارکتینگ را بسازیم؟
مشوق‌ها: نمکی در غذای ریفرال مارکتینگ
ریفرال مارکتینگ بدون شاخص یعنی غرق شدن

//blogad.ir/referral-marketing-program/

چگونه تبلیغ اپلیکیشن خود را انجام دهیم؟

تعداد اپلیکیشن‌های موبایل، روز به روز بیشتر می‌شود و همچنین افراد بیشتری به استفاده از گوشی‌های هوشمند علاقه نشان می‌دهند. همیشه برای اپلیکیشن‌هایی که از نو کار خود را آغاز می‌کنند، این سوال وجود دارد که چگونه می‌توانند تبلیغ اپلیکیشن خود را انجام دهند و چه راهکارهای رایگان و غیر رایگانی در جلوی روی آنها قرار دارد. در ادامه به پنج روش تبلیغاتی می‌پردازیم که امیدواریم برای شما کاربردی باشند:

۱- ساخت یک سایت کوچک:
سایت‌های تک صفحه‌ای یا نهایتا دو صفحه‌ای، می‌توانند به خوبی روی بازاریابی اپلیکیشن شما تاثیر مثبت بگذارند. فقط کافیست که بر اساس کلیدواژه مورد نظرتان، روی محتوای داخلی وب‌سایت خود کار کنید تا در موتورهای جستجو بهتر دیده شود.

۲- وبلاگ:
داشتن وبلاگ به شما کمک می‌کند که در کنار جذب مخاطب به کمک محتوا، رتبه مطالب خود را به کمک سئو در موتورهای جستجو بهبود بخشید. بواسطه این مهم مخاطبان بیشتری وارد وب‌سایت شما می‌شوند و در کنار وب‌سایت خود می‌توانید برای یک کلیدواژه مهم، چندین مطلب را به رتبه‌های بالا صفحات جستجو برسانید تا بیشتر دیده شوید.

۳- ادغام با شبکه‌های اجتماعی:
به مخاطبان خود این امکان را بدهید که رویدادهای مهمی که برای آنها در اپلیکیشن یا بازی شما رخ می‌دهد را، به اشتراک بگذارند. این راهکار خیلی مرسوم است و اکثر اپلیکیشن‌های معروفی که سیستم امتیازدهی به همراه خود دارند، از چنین ویژگی‌ای پشتیبانی می‌کنند. زیرا دوستان آنها کنجکاو می‌شوند که این امتیازها از کجا آمده است. در میان نمونه‌ها می‌توانیم به سوآرم اشاره کنیم که یک صفحه مختص به این موضوع دارد.

۴- تبلیغات درون اپلیکیشنی:
در مدل تبلیغات درون اپلیکیشن ،کاملا مشخص است که چه فرآیندی برای آگهی‌دهنده صورت می‌‌گیرد. در این روش که معمولا برای بهره‌وری از آن باید هزینه پرداخت کنیم، می‌توانیم اپلیکیشن خود را مستقیما در دیگر برنامه‌ها مرتبط تبلیغ کنیم تا کاربران بیشتری وارد اپلیکیشن ما شوند.

۵- تبلیغات ویدئویی:
هم‌اکنون در عصر تبلیغات ویدئویی قرار داریم و اکثر کمپانی‌های بزرگ ترجیح می‌دهنده که محصول خود را به کمک ویدئو و در فضای آنلاین تبلیغ کنند. ویدئوی تبلیغاتی شما می‌تواند در سرویس‌های نمایش ویدئو یا حتی اپلیکیشن‌های معتبر منتشر گردد. آشنایی با سرویس تبلیغات ویدیویی ای‌نتورک»

شما چه روشی برای تبلیغ اپلیکیشن خود در ذهنتان دارید؟

http://blogad.ir/how-to-promote-an-application/

۳ نکته برای اینکه بهینه‌تر از هدفمندی جغرافیایی بهره ببرید

هدفمندی جغرافیایی یکی از کاربردی‌ترین امکاناتی است که امروزه توسط ارائه‌دهندگان سرویس‌های آنلاین تبلیغاتی ارائه می‌شود و به آگهی‌دهندگان کمک می‌کند تا در کنار صرفه‌جویی مصرف بودجه تبلیغاتی خود، بتوانند به راحتی به مخاطب هدف خود دسترسی پیدا کنند. در ادامه به ۳ نکته می‌پردازیم که آگهی‌دهندگان می‌توانند به واسطه رعایت آنها نیز کمپینی بهینه و موفق داشته باشند:

۱- نسبت به سرویس و محصولات خود مناطق (استان‌ها) را انتخاب کنید:
محصولات و خدمات بسیاری هستند که به منظور استفاده در شرایط آب‌وهوایی خاص نیز تولید شده‌اند و مشخصا امکان عرضه آنها در همه نقاط یک کشور وجود ندارد.

برای نمونه فرض کنید که تمرکز اصلی شما فروش لوازم اسکی است که در جنوب کشور ما این ورزش به هیچ وجه رایج نیست؛ اما در نقاط شمالی کشور، طرفداران بسیاری دارد و از لحاظ شرایط اقلیمی هم با این ناحیه جور در می‌آید. پس همه کشور ایران بازار هدف این فروشگاه نخواهد بود و فقط مناطقی محسوب می‌شود که می‌توانند به امکانات لازم برای این ورزش دسترسی داشته باشند. از این رو فقط کافیست که مخاطبان آن استان‌ها را هدفگیری کنید.

۲- بنر و صفحه فرود را شخصی‌سازی کنید:
افرادی که در استان‌های دیگر زندگی می‌کنند، با مواجه شدن با بنری که برای استان خود آنها طراحی شده و مواجه شدن شخصی‌سازی کمپین نیز بیشتر با آن وارد تعامل می‌شوند. به خصوص زمانی که نه‌تنها بنر، بلکه صفحه فرود و اطلاعات داخل آن هم شخصی‌سازی شده باشد.

برای نمونه وقتی که شما فروشگاهی هستید که در چندین استان شعبه تاسیس کرده‌اید، افراد دوست دارند بیشتر در مورد درباره شعبه‌ای که در شهر آنهاست اطلاعات کسب کنند تا آنهایی که دور از دسترسشان است. با همین راهکار که از محتوای شخصی‌سازی شده استفاده کنید، نرخ پرش صفحه فرود شما هم کمتر خواهد شد.

۳- تحقیقات بازار انجام داده و بودجه خود را مدیریت کنید:
قبل از اینکه از هدفگیری جغرافیایی بهره ببرید، حتما تحقیقات بازار صورت دهید و سپس تصمیم بگیرید که چقدر بودجه به استان‌های مورد نظر خود اختصاص دهید. زیرا شما از همه شرایط بازار هدف خود خبر ندارید و شاید به خاطر کوچک بودن بازار هدف در استانی خاص،‌لازم نباشد که بودجه بسیار بزرگی برای آن درنظر بگیرید.

خصوصا این مورد ممکن است در شهرهای کوچک بیشتر رخ دهد و باید حتما روی تحقیقات خود تمرکز بیشتری انجام دهید.

آیا نکته‌ای هم وجود دارد که شما در حین استفاده از هدفمندی جغرافیایی با آن برخورد کرده باشید؟ آن را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

http://blogad.ir//